معمولا صحبت کردن با کودکان کار مشکلی است و ایجاد این ارتباط نوعی هنر است. کودکان با استفاده از رفتار های غیر کلامی و حرکات و گفتار هایی که کمتر استدلال در آن به چشم می خورد سعی در برقراری ارتباط با والدین خود دارند.
کودک باید متوجه جزئیات صحبت ما شود و با توجه به احساسات او به جای تذکر دادن و زیر سئوال بردنش اطلاعات داده و رفتارش را مورد خطاب قرار دهیم.
مثال: رفتار اشتباه مادر: بازهم که شیر رو خوردی و بقیه اش رو روی میز گذاشتی.
رفتار صحیح مادر: پسرم می دونی که شیر بیرون از یخچال خراب و ترش می شه .
کودک: مامان ترش می شه یعنی چی؟
برای جواب دادن به این سوال بهتر است کمی شیر بیرون از یخچال بماند بعد برایش بجوشانید تا کاملا ترش شدن شیر را مشاهده کند با توجه به مثال بالا کودک استدلال، سعی می کند دیگر این اشتباه را تکرار نکند ولی در مثال رفتار اشتباه ، کودک فقط می شنود و می بینید که مادر غر می زند و خودش شیر را در یخچال می گذارد این عمل باعث عدم مسئولیت پذیری کودک می گردد.

پدر و مادر ها باید به این موضوع آگاهی داشته باشند که با تولد کودک تربیت او نیز شروع می گردد و هفت سال اول زندگی هر کودک مهمترین بخش زندگی او بوده و والدین در این هفت سال پررنگ ترین نقش را در تربیت وی دارند با توجه به این مساله که در سنین نوجوانی و جوانی فرزندان تمایل به برقراری ارتباط با همسالان و دوستان خود دارند در نتیجه والدین باید سعی کنند که سنگ بنای کودکان خود را درست بنیان کنند و پایه های شخصیتی کودک خود را مستحکم سازند.

بسیاری از والدین بیشتر رفتار های کودکان خود را زیر سئوال برده و با کوچکترین اشتباه آنها ، راحت بیان می کنند که « دوستت ندارم» به مثالهای زیر توجه کنید.

• اگر صبحانه ات رو نخوردی دیگه دوستت ندارم..

• چرا تکالیفت رو انجام ندادی اینجوری دوستت ندارم

ولی به ندرت بیان می کنیم « دوستت دارم» با مساله بیان شده شخصیت و تمامیت وجود کودک خود را زیر سئوال می بریم کودک مطمئن می شود «بد» است ، ذهنیت او در مورد خودش منفی و باعث بسیاری از پیامد های ناگوار در آینده ای او می شود ، پس به عنوان پدر و مادر می توانیم به دفعات زیاد به کودک خود بگوییم « دوستش داریم » و کار نادرست او را به شخصیتش نسبت ندهیم ، کودک ما باید بداند که در هر حال موجودی دوست داشتنی است ، حتی اگر اشتباهی انجام دهد با این کار خود پنداره کودک در موردخودش مثبت می گردد و می تواند موفقیت های بزرگی را در آینده کسب کند.

والدین اگر می خواهند با کودک خود ارتباط موثری برقرار کنند باید بتوانند با آنها اصولی صحبت کنند. حتی در عصر تکنولوژی بسیاری از والدین نمی توانند با یکدیگر تعامل برقرار کرده و سوء تفاهم ها را از بین ببرند در نتیجه مشکلات کوچک کم کم به معضلی بزرگ تبدیل می گردد.

گام اول: برای یک ارتباط موثر شناخت روحیات کودکامان لازم است اینکه بدانیم در چه زمانهایی در طول روز میل به صحبت کردن دارد و اینکه ترجیح می دهد در چه فضایی با او صحبت کنیم ، یا اینکه چقدر وارد جزئیات شویم ، وقتی بدون شناخت کامل روحیات کودکمان سعی در ارتباط برقرار کردن داشته باشیم به مانند این است در یک شهر بسیار غریب و نا آشنا دنبال یک آدرس بگردیم.

گام دوم : هرگز در زمان ارتباط برقرار کردن او را خرد نکنیم تا مجبور شود در مقابل ما جبهه بگیرد و با حالتی دفاعی رفتار کند. کودکان نیز مانند آدم بزرگ ها علاقه ای به شنیدن نصحیت ندارند.

گام سوم: صبحتهای خود را بدون حاشیه ، لفافه و بسیار صریح و روشن بیان کنیم یعنی به طور خلاصه منظور خود را بگوییم.

گام چهارم: شخصیت او را زیر سوال نبریم بلکه رفتار او را نقد کنیم .

گام پنجم: وقتی سوالی می پرسد با دقت به حرفهایش گوش کنیم به طوری که احساس کند با تمام وجود به او احترام می گذاریم و برایمان مهم است.

گام ششم : سعی کنید بیشتر بشنویم تا اینکه بخواهید بیشتر بگویید.

گام هفتم: نکات و انتقادات خود را در غالب داستان برای او تعریف کنیم و بسیاری از تجربیاتی که میخواهیم به کودکمان انتقال دهیم را به صورت قصه بیان کنیم.

گام هشتم: خودتان باشید اگر پدری شوخ طبع هستید هنگام ارتباط برقرار کردن ژست پدر های متفکر و خشک را به خود نگیرید.

گام نهم: به کودکتان این اطمینان را بدهید که هر بخش از صحبتهایش را که می خواهد بین شما و او باقی بماند را برایش حفظ کرده و محرمانه نگاهش می دارید.

منبع: مادرانه، روانشناسی رفتار با کودک- فرشته گودرزی